معنی فارسی intentive
B1متمرکز، حالتی که در آن فرد تمام توجه و انرژی خود را به یک هدف یا کار خاص معطوف میکند.
Characterized by a focus on objectives or goals.
- OTHER
example
معنی(example):
متمرکز بودن میتواند به شما در دستیابی به اهدافتان کمک کند.
مثال:
Being intentive can help you achieve your goals.
معنی(example):
طبیعت متمرکز او را به رهبر خوبی تبدیل میکند.
مثال:
His intentive nature makes him a great leader.
معنی فارسی کلمه intentive
:
متمرکز، حالتی که در آن فرد تمام توجه و انرژی خود را به یک هدف یا کار خاص معطوف میکند.