معنی فارسی inter-city
B1در ارتباط با سفر یا حمل و نقل بین دو یا چند شهر، اغلب استفاده میشود.
Relating to travel or communication between cities.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
بسیاری از مردم برای کار یا تفریح بین شهرها سفر میکنند.
مثال:
Many people travel inter-city for work or leisure.
معنی(example):
قطارهای بین شهری به خاطر سرعت و راحتیشان مشهورند.
مثال:
The inter-city trains are known for their speed and comfort.
معنی فارسی کلمه inter-city
:
در ارتباط با سفر یا حمل و نقل بین دو یا چند شهر، اغلب استفاده میشود.