معنی فارسی interclass
B1مربوط به تعامل و رقابت بین دو یا چند کلاس یا گروه تحصیلی.
Relating to interactions or competitions between different classes or groups.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Between classes.
example
معنی(example):
رویداد بینکلاسی دانشآموزان از کلاسهای مختلف را گرد هم آورد.
مثال:
The interclass event brought students from different grades together.
معنی(example):
مسابقات بینکلاسی میتوانند همکاری تیمی را ترویج دهند.
مثال:
Interclass competitions can promote teamwork.
معنی فارسی کلمه interclass
:
مربوط به تعامل و رقابت بین دو یا چند کلاس یا گروه تحصیلی.