معنی فارسی inter-correlations

B1

چندین همبستگی که میان تعدادی از عوامل مختلف وجود دارد.

Multiple correlations that exist among several different factors.

example
معنی(example):

این مطالعه به همبستگی‌های بین نشانگرهای اقتصادی می‌پردازد.

مثال:

The study discusses the inter-correlations among economic indicators.

معنی(example):

همبستگی‌های بین درک بهتری از داده‌ها فراهم می‌کنند.

مثال:

Inter-correlations provide a better understanding of the data.

معنی فارسی کلمه inter-correlations

: معنی inter-correlations به فارسی

چندین همبستگی که میان تعدادی از عوامل مختلف وجود دارد.