معنی فارسی inter-planting
B1تکنیکهایی برای کاشت چند نوع گیاه در کنار هم به منظور افزایش برداشت.
Techniques used for planting various types of plants together to enhance crop production.
- NOUN
example
معنی(example):
تکنیکهای همکشت میتوانند به برداشتهای بیشتری منجر شوند.
مثال:
Inter-planting techniques can result in higher yields.
معنی(example):
کشاورزان در حال یادگیری درباره همکشت کردن برای افزایش محصول خود هستند.
مثال:
Farmers are learning about inter-planting to boost their crops.
معنی فارسی کلمه inter-planting
:
تکنیکهایی برای کاشت چند نوع گیاه در کنار هم به منظور افزایش برداشت.