معنی فارسی inter-regional

B2

فعالیت‌ها یا تعاملات بین مناطق جغرافیایی مختلف.

Relating to or occurring between different regions.

example
معنی(example):

این پروژه همکاری بین منطقه‌ای بین ایالت‌های مختلف دارد.

مثال:

The project has inter-regional collaboration between different states.

معنی(example):

تجارت بین منطقه‌ای می‌تواند اقتصادهای محلی را تقویت کند.

مثال:

Inter-regional trade can boost local economies.

معنی فارسی کلمه inter-regional

: معنی inter-regional به فارسی

فعالیت‌ها یا تعاملات بین مناطق جغرافیایی مختلف.