معنی فارسی inter-provincials
B1رویدادهایی که بین استانهای مختلف برگزار میشوند و شامل بحثها یا رقابتها میباشند.
Events or meetings that occur between different provinces.
- NOUN
example
معنی(example):
رقابتهای بیناستانی آخر هفته گذشته در پایتخت برگزار شد.
مثال:
The inter-provincials were held last weekend in the capital.
معنی(example):
ما یک جلسه بیناستانی داریم تا در مورد سیاستها صحبت کنیم.
مثال:
We have an inter-provincials meeting to discuss policies.
معنی فارسی کلمه inter-provincials
:
رویدادهایی که بین استانهای مختلف برگزار میشوند و شامل بحثها یا رقابتها میباشند.