معنی فارسی inter-relate

B1

به هم مرتبط بودن، نشان دهنده ارتباط یا تأثیر متقابل بین دو یا چند چیز است.

To connect with one another or have a mutual relationship.

example
معنی(example):

موضوعات به طرق مختلف با هم مرتبط هستند و این دوره را جالب‌تر می‌کند.

مثال:

The subjects inter-relate in many ways, making the course more interesting.

معنی(example):

درک این که احساسات ما چگونه با افکارمان مرتبط می‌شوند اهمیت دارد.

مثال:

It's important to understand how our emotions inter-relate with our thoughts.

معنی فارسی کلمه inter-relate

: معنی inter-relate به فارسی

به هم مرتبط بودن، نشان دهنده ارتباط یا تأثیر متقابل بین دو یا چند چیز است.