معنی فارسی inter-related

B1

به معنی وجود ارتباط و وابستگی بین دو یا چند چیز.

Connected or related to each other in some way.

example
معنی(example):

بیماری‌ها با هم مرتبط هستند، به این معنی که یکی می‌تواند به دیگری منجر شود.

مثال:

The diseases are inter-related, meaning one can lead to another.

معنی(example):

یافته‌های آنها نشان می‌دهد که چگونه عوامل مختلف به هم مرتبط هستند.

مثال:

Their findings reveal how inter-related the various factors are.

معنی فارسی کلمه inter-related

: معنی inter-related به فارسی

به معنی وجود ارتباط و وابستگی بین دو یا چند چیز.