معنی فارسی interaccuse
B1به معنای متهم کردن یکدیگر در یک بحث یا وضعیت است.
To accuse each other in a reciprocal manner.
- VERB
example
معنی(example):
آنها خلال مناظره برای متهم کردن یکدیگر انتخاب کردند.
مثال:
They chose to interaccuse one another during the debate.
معنی(example):
بدون مدرک متهم کردن یکدیگر میتواند به شهرت آسیب برساند.
مثال:
To interaccuse without evidence can harm reputations.
معنی فارسی کلمه interaccuse
:
به معنای متهم کردن یکدیگر در یک بحث یا وضعیت است.