معنی فارسی interagent

B1

بین‌عامل به شخص یا سیستمی گفته می‌شود که در تعامل و هماهنگی بین عوامل مختلف فعالیت می‌کند.

A mechanism or individual that facilitates interaction between different entities or agents.

example
معنی(example):

سیستم بین‌عاملی امکان ارتباط یکپارچه را فراهم می‌کند.

مثال:

The interagent system allows for seamless communication.

معنی(example):

یک بین‌عامل در هماهنگ‌سازی فعالیت‌ها بین عوامل مختلف کمک می‌کند.

مثال:

An interagent helps in coordinating activities between different agents.

معنی فارسی کلمه interagent

: معنی interagent به فارسی

بین‌عامل به شخص یا سیستمی گفته می‌شود که در تعامل و هماهنگی بین عوامل مختلف فعالیت می‌کند.