معنی فارسی interall
B1به تمام بخشها یا سطوحی که در یک نظام یا گروه وجود دارد، اشاره دارد.
Referring to all aspects or levels within a system or organization.
- OTHER
example
معنی(example):
ارتباطات بینالمللی به همکاری بهتر کمک کرد.
مثال:
The interall communications allowed for better collaboration.
معنی(example):
تمام سطوح پشتیبانی در طول پروژه ارائه شد.
مثال:
Interall levels of support were provided during the project.
معنی فارسی کلمه interall
:
به تمام بخشها یا سطوحی که در یک نظام یا گروه وجود دارد، اشاره دارد.