معنی فارسی intercensal

C1

به اطلاعاتی که در فاصله بین دو سرشماری جمعیت جمع‌آوری می‌شود، اشاره دارد.

Pertaining to the data collected between two official census periods.

adjective
معنی(adjective):

Between censuses.

example
معنی(example):

آمار مربوط به بین سرشماری‌ها به پیگیری تغییرات جمعیت کمک می‌کند.

مثال:

Intercensal statistics help track population changes.

معنی(example):

داده‌های بین سرشماری‌ها اغلب توسط محققان استفاده می‌شود.

مثال:

Intercensal data is often used by researchers.

معنی فارسی کلمه intercensal

: معنی intercensal به فارسی

به اطلاعاتی که در فاصله بین دو سرشماری جمعیت جمع‌آوری می‌شود، اشاره دارد.