معنی فارسی intercommunicable
B2قابلیت ارتباط داشتن به معنای این است که افراد میتوانند پیامها و اطلاعات را بدون نیاز به ترجمه درک کنند.
Capable of being understood by speakers of different languages or dialects.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
زبانهایی که قابلیت ارتباط دارند به افرادی از مناطق مختلف اجازه میدهند یکدیگر را بفهمند.
مثال:
Languages that are intercommunicable allow people from different regions to understand each other.
معنی(example):
این دو گویش قابلیت ارتباط دارند و ارتباط برقرار کردن را برای صحبتکنندگان آسانتر میکند.
مثال:
The two dialects are intercommunicable, making it easier for speakers to communicate.
معنی فارسی کلمه intercommunicable
:
قابلیت ارتباط داشتن به معنای این است که افراد میتوانند پیامها و اطلاعات را بدون نیاز به ترجمه درک کنند.