معنی فارسی interdespise
B1نفرت میان دو یا چند طرف، توصیفی از حالتی که در آن افراد یا گروهها به شدت از یکدیگر بیزارند.
To harbor mutual disdain or contempt.
- OTHER
example
معنی(example):
با اینکه آنها یکدیگر را به شدت نفرت دارند، اما هنوز بهطور مؤثری با هم کار میکنند.
مثال:
Though they interdespise each other, they still work together effectively.
معنی(example):
تمایل آنها به نفرت از یکدیگر تلاشهای مشترکشان را پیچیده میکند.
مثال:
Their tendency to interdespise complicates their collaborative efforts.
معنی فارسی کلمه interdespise
:
نفرت میان دو یا چند طرف، توصیفی از حالتی که در آن افراد یا گروهها به شدت از یکدیگر بیزارند.