معنی فارسی interdiscal
C1مربوط به فضای بین دیسکهای استخوانی.
Relating to the space between discs, especially in the spine.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
فضای بین دیسکها برای عملکرد دیسکها ضروری است.
مثال:
The interdiscal space is crucial for disc function.
معنی(example):
مسائل بین دیسکی میتواند به درد کمر منجر شود.
مثال:
Interdiscal issues can lead to back pain.
معنی فارسی کلمه interdiscal
:
مربوط به فضای بین دیسکهای استخوانی.