معنی فارسی interfactional

B1

بین‌فصلی، اشاره به مواردی که شامل دو یا چند دسته یا گروه مختلف هستند.

Pertaining to interactions or relationships between different factions or groups.

example
معنی(example):

بحث‌های بین‌فصلی در درک نگرش‌های مختلف کمک می‌کند.

مثال:

Interfactional discussions help in understanding different perspectives.

معنی(example):

جلسه بین‌فصلی برای تصمیم‌گیری در مورد سیاست بسیار مهم بود.

مثال:

The interfactional meeting was crucial for policy-making.

معنی فارسی کلمه interfactional

: معنی interfactional به فارسی

بین‌فصلی، اشاره به مواردی که شامل دو یا چند دسته یا گروه مختلف هستند.