معنی فارسی interferers
B2مداخلهگران، افرادی یا چیزهایی که باعث اختلال یا ایجاد مزاحمت در فرآیند یا وضعیت خاصی میشوند.
Entities that interfere or disrupt a process.
- NOUN
example
معنی(example):
در کلاس درس، مداخلهگران بالقوه زیادی وجود داشتند که میتوانستند دانشآموزان را حواسپرت کنند.
مثال:
In the classroom, there were many potential interferers that could distract students.
معنی(example):
مداخلهگران در یک بحث میتوانند منجر به سوء تفاهم شوند.
مثال:
Interferers in a discussion can lead to misunderstandings.
معنی فارسی کلمه interferers
:
مداخلهگران، افرادی یا چیزهایی که باعث اختلال یا ایجاد مزاحمت در فرآیند یا وضعیت خاصی میشوند.