معنی فارسی intergrow

B2

در هم رشد کردن به معنای رشد کردن یا ترکیب شدن گونه‌ها در کنار یکدیگر است.

To grow together or intermix, typically used in the context of plants or organisms.

verb
معنی(verb):

To grow together; intertwine.

example
معنی(example):

گیاهان نیاز دارند تا برای حمایت از رشد خود در هم تنیده شوند.

مثال:

The plants need to intergrow to support their growth.

معنی(example):

هدف ما این است که گونه‌ها در این پروژه اکولوژیکی در هم تنیده شوند.

مثال:

We aim for species to intergrow in this ecological project.

معنی فارسی کلمه intergrow

: معنی intergrow به فارسی

در هم رشد کردن به معنای رشد کردن یا ترکیب شدن گونه‌ها در کنار یکدیگر است.