معنی فارسی interindicating

B1

نشان‌دهی متقابل به معنی شناسایی و نمایش روابط بین عوامل مختلف است.

The process of indicating the relationships between several elements or factors.

example
معنی(example):

دانشمندان در حال نشان دادن عوامل مختلفی هستند که بر تغییرات آب و هوایی تأثیر دارد.

مثال:

The scientists are interindicating various factors affecting climate change.

معنی(example):

نشان دادن روندها می‌تواند بینش‌های ارزشمندی ارائه دهد.

مثال:

Interindicating trends can provide valuable insights.

معنی فارسی کلمه interindicating

: معنی interindicating به فارسی

نشان‌دهی متقابل به معنی شناسایی و نمایش روابط بین عوامل مختلف است.