معنی فارسی interjealousy
B1احساس حسادت متقابل، زمانی که دو یا چند نفر به خاطر حسادت نسبت به یکدیگر احساسات منفی دارند.
The feeling of mutual jealousy where individuals experience jealousy towards each other.
- OTHER
example
معنی(example):
این حس حسادت متقابل دوستی آنها را پیچیده کرده است.
مثال:
Her interjealousy made their friendship complicated.
معنی(example):
این حسادت متقابل بین آنها باعث سوءتفاهم شد.
مثال:
The interjealousy between them created misunderstandings.
معنی فارسی کلمه interjealousy
:
احساس حسادت متقابل، زمانی که دو یا چند نفر به خاطر حسادت نسبت به یکدیگر احساسات منفی دارند.