معنی فارسی interliner
B1لایهای در میان مواد یا در دو شیء که به هم کمک میکند یا آنها را به هم وصل میکند.
A material or layer used between two other materials, often to improve strength or connect them.
- NOUN
example
معنی(example):
این لایه بین پارچه را مقاومتر میکند.
مثال:
The interliner helps make the fabric more durable.
معنی(example):
در صنعت هواپیمایی، لایهٔ بین دو شرکت هواپیمایی مختلف را متصل میکند.
مثال:
In aviation, an interliner connects two different airlines.
معنی فارسی کلمه interliner
:
لایهای در میان مواد یا در دو شیء که به هم کمک میکند یا آنها را به هم وصل میکند.