معنی فارسی interlinks
B1پیوندهای داخلی، اتصالات یا ارتباطات بین عناصر مختلف در یک سیستم.
Connections or relations between different elements within a system.
- verb
verb
معنی(verb):
To link together.
معنی(verb):
To link (two or more things) together.
example
معنی(example):
توسعه‌دهنده اجزای مختلف نرم‌افزار را به هم ارتباط می‌دهد.
مثال:
The developer interlinks different components of the software.
معنی(example):
پیوندهای داخلی برای اطمینان از عملکرد در طراحی وب ضروری هستند.
مثال:
Interlinks are crucial for ensuring functionality in web design.
معنی فارسی کلمه interlinks
:
پیوندهای داخلی، اتصالات یا ارتباطات بین عناصر مختلف در یک سیستم.
