معنی فارسی interloculli

C2

بین‌زبانی‌ها، جایی که دو یا چند زبان با هم ارتباط برقرار می‌کنند.

Plural form of interloculus; referring to small spaces or regions between elements.

example
معنی(example):

بین‌زبانی‌ها در مطالعه آناتومی مهم هستند.

مثال:

Interloculli are significant in the study of anatomy.

معنی(example):

پژوهشگر بر روی نقش بین‌زبانی‌ها در گفتار تمرکز کرد.

مثال:

The researcher focused on the role of interloculli in speech.

معنی فارسی کلمه interloculli

: معنی interloculli به فارسی

بین‌زبانی‌ها، جایی که دو یا چند زبان با هم ارتباط برقرار می‌کنند.