معنی فارسی intermodulation
B1بینمدولاسیون به معنای ترکیب دو یا چند سیگنال به طوری که فرکانسهای جدیدی ایجاد شود.
The process that occurs when two or more signals combine in a nonlinear manner to produce additional frequencies.
- NOUN
example
معنی(example):
بینمدولاسیون هنگامی رخ میدهد که دو سیگنال ترکیب شده و فرکانسهای اضافی ایجاد میکنند.
مثال:
Intermodulation occurs when two signals combine and create additional frequencies.
معنی(example):
این پدیده در مخابرات برای پردازش سیگنالها مهم است.
مثال:
This phenomenon is important in telecommunications for signal processing.
معنی فارسی کلمه intermodulation
:
بینمدولاسیون به معنای ترکیب دو یا چند سیگنال به طوری که فرکانسهای جدیدی ایجاد شود.