معنی فارسی intermodule
B1بینماژول به معنای ارتباط یا اتصالی است که اجازه میدهد ماژولهای مختلف به یکدیگر متصل شوند.
A connection allowing different modules to communicate with each other.
- NOUN
example
معنی(example):
یک اتصال بینماژولی به ماژولهای مختلف اجازه میدهد تا با یکدیگر ارتباط برقرار کنند.
مثال:
An intermodule connection allows different modules to communicate with each other.
معنی(example):
ارتباط بینماژولی برای عملکرد سیستم بسیار ضروری است.
مثال:
Intermodule communication is crucial for the functionality of the system.
معنی فارسی کلمه intermodule
:
بینماژول به معنای ارتباط یا اتصالی است که اجازه میدهد ماژولهای مختلف به یکدیگر متصل شوند.