معنی فارسی intermolecularly

B2

به روش‌ها یا تعاملات بین مولکول‌ها اشاره دارد که در آن نیروهای بین مولکولی نقش دارند.

In a manner relating to the forces or interactions between separate molecules.

example
معنی(example):

مولکول‌ها به‌طور بین‌مولکولی برای تشکیل یک مایع تعامل می‌کنند.

مثال:

The molecules interact intermolecularly to form a liquid.

معنی(example):

در شیمی، مواد به‌طور بین‌مولکولی به هم متصل می‌شوند.

مثال:

In chemistry, substances connect intermolecularly.

معنی فارسی کلمه intermolecularly

: معنی intermolecularly به فارسی

به روش‌ها یا تعاملات بین مولکول‌ها اشاره دارد که در آن نیروهای بین مولکولی نقش دارند.