معنی فارسی internetworking
B1شبکهسازی بینالمللی به عمل متصل کردن شبکههای مختلف و اجازه دادن به ارتباطات بین آنها اشاره دارد.
Internetworking is the practice of connecting distinct networks to allow communication between them.
- NOUN
example
معنی(example):
شبکهسازی بینالمللی به سیستمهای مختلف اجازه میدهد به طور مؤثر ارتباط برقرار کنند.
مثال:
Internetworking enables different systems to communicate effectively.
معنی(example):
فرایند شبکهسازی بینالمللی برای اتصال دستگاهها حیاتی است.
مثال:
The process of internetworking is crucial for connecting devices.
معنی فارسی کلمه internetworking
:شبکهسازی بینالمللی به عمل متصل کردن شبکههای مختلف و اجازه دادن به ارتباطات بین آنها اشاره دارد.