معنی فارسی internobasal

B1

بخش‌های ساختاری درون سلول یا بافت که در ناحیه پایینی بین نواحی دیگر قرار دارند.

Relating to the internal layers or regions situated at the base between other areas.

example
معنی(example):

لایه‌های اینترنو بازال برای سازماندهی سلولی ضروری هستند.

مثال:

Internobasal layers are essential for cellular organization.

معنی(example):

محققان ساختارهای اینترنو بازال را در بافت مطالعه کردند.

مثال:

Researchers studied the internobasal structures in tissue.

معنی فارسی کلمه internobasal

:

بخش‌های ساختاری درون سلول یا بافت که در ناحیه پایینی بین نواحی دیگر قرار دارند.