معنی فارسی internuclear

C1

بین‌هسته‌ای به نیروهایی اشاره دارد که بین هسته‌های اتمی عمل می‌کنند.

Relating to the forces acting between nuclei.

adjective
معنی(adjective):

Acting between nuclei

example
معنی(example):

نیروهای بین‌هسته‌ای قوی هستند.

مثال:

The internuclear forces are strong.

معنی(example):

فاصله‌های بین‌هسته‌ای می‌توانند متفاوت باشند.

مثال:

Internuclear distances can vary.

معنی فارسی کلمه internuclear

: معنی internuclear به فارسی

بین‌هسته‌ای به نیروهایی اشاره دارد که بین هسته‌های اتمی عمل می‌کنند.