معنی فارسی interoceanic
C1 /ˌɪntəɹˌoʊʃiˈænɪk/بیناقیانوسی به ارتباط یا فعالیتی اشاره دارد که بین دو اقیانوس انجام میشود.
Relating to the area or trade between oceans.
- adjective
adjective
معنی(adjective):
Between oceans; connecting two oceans.
مثال:
We are thinking of building an interoceanic railway.
example
معنی(example):
کانال بیناقیانوسی دو اقیانوس را متصل میکند.
مثال:
The interoceanic canal connects two oceans.
معنی(example):
مسیرهای تجاری بیناقیانوسی حیاتی هستند.
مثال:
Interoceanic trade routes are crucial.
معنی فارسی کلمه interoceanic
:
بیناقیانوسی به ارتباط یا فعالیتی اشاره دارد که بین دو اقیانوس انجام میشود.