معنی فارسی interoceptor
B2درونپنداشته، نوعی گیرنده حسی که اطلاعات داخلی بدن را تشخیص میدهد.
Receptors that sense the internal state of the body.
- noun
noun
معنی(noun):
A sensory receptor that detects stimulus within the body.
example
معنی(example):
درونپنداشتهها، گیرندههایی هستند که شرایط داخلی را شناسایی میکنند.
مثال:
Interoceptors are receptors that detect internal conditions.
معنی(example):
بدن دارای درونپنداشتههایی برای گرسنگی و تشنگی است.
مثال:
The body has interoceptors for hunger and thirst.
معنی فارسی کلمه interoceptor
:
درونپنداشته، نوعی گیرنده حسی که اطلاعات داخلی بدن را تشخیص میدهد.