معنی فارسی interposers

B1

جمع کلمه واسطه، به اشخاص یا نهادهایی که نقش میانجی را ایفا می‌کنند، اشاره دارد.

Plural form of interposer; entities that interpose.

example
معنی(example):

چندین واسطه در گفتگوهای صلح شرکت داشتند.

مثال:

Several interposers were involved in the peace talks.

معنی(example):

واسطه‌ها نقش کلیدی در بحث‌ها ایفا کردند.

مثال:

The interposers played a key role in the discussions.

معنی فارسی کلمه interposers

:

جمع کلمه واسطه، به اشخاص یا نهادهایی که نقش میانجی را ایفا می‌کنند، اشاره دارد.