معنی فارسی interpretableness

B2

قابل تفسیر بودن، ویژگی اطلاعاتی است که به راحتی قابل فهم و تحلیل است.

The quality of being interpretable.

example
معنی(example):

قابل تفسیر بودن یافته‌ها برای مطالعه حیاتی است.

مثال:

The interpretableness of the findings is crucial for the study.

معنی(example):

محققان به قابل تفسیر بودن نتایج خود اهمیت می‌دهند.

مثال:

Researchers value the interpretableness of their results.

معنی فارسی کلمه interpretableness

:

قابل تفسیر بودن، ویژگی اطلاعاتی است که به راحتی قابل فهم و تحلیل است.