معنی فارسی interpretament

B1

تفسیر، فرایند فهم و توضیح متن یا قانون است.

The act or result of interpreting.

example
معنی(example):

تفسیر متون باستانی کار پیچیده‌ای است.

مثال:

The interpretament of ancient texts is a complex task.

معنی(example):

تفسیر آن‌ها از قانون توجه‌ها را جلب کرده است.

مثال:

Their interpretament of the law has drawn attention.

معنی فارسی کلمه interpretament

:

تفسیر، فرایند فهم و توضیح متن یا قانون است.