معنی فارسی interproduced
B1به معنای تولید شده به صورت مشترک و هماهنگ توسط چندین طرف است.
Produced in collaboration or partnership between multiple parties.
- VERB
example
معنی(example):
این فیلم توسط چندین تیم بینالمللی به صورت مشترک تولید شد.
مثال:
The film was interproduced by several international teams.
معنی(example):
پروژههای تولید شده به صورت مشترک معمولاً از تخصصهای متنوع بهرهمند میشوند.
مثال:
Interproduced projects often benefit from diverse expertise.
معنی فارسی کلمه interproduced
:به معنای تولید شده به صورت مشترک و هماهنگ توسط چندین طرف است.