معنی فارسی interramification
B1اینتررامیفیکیشن به تقسیمات و تأثیرات مختلفی اشاره دارد که از یک نقطه شروع میشود.
The process of branching out or developing multiple related aspects from a single source.
- OTHER
example
معنی(example):
شاخههای اینتررامیفیکیشن درخت را پرتر نشان میداد.
مثال:
The interramification of the branches made the tree look fuller.
معنی(example):
این بحث چندین اینتررامیفیکیشن داشت که نیاز به بررسی داشت.
مثال:
The discussion had several interramifications that needed exploration.
معنی فارسی کلمه interramification
:
اینتررامیفیکیشن به تقسیمات و تأثیرات مختلفی اشاره دارد که از یک نقطه شروع میشود.