معنی فارسی interreact

B2

تعامل بین دو یا چند ماده یا موجود زنده که منجر به تغییراتی در وضعیت یا ترکیب آنها می‌شود.

To react with each other in a chemical or biological context.

example
معنی(example):

وقتی مواد شیمیایی با هم تعامل می‌کنند، می‌توانند ترکیبات جدیدی بسازند.

مثال:

When chemicals interreact, they can create new compounds.

معنی(example):

این دو گونه در یک زیستگاه با هم تعامل می‌کنند و منجر به رفتارهای منحصر به فرد می‌شوند.

مثال:

The two species interreact in the same habitat, leading to unique behaviors.

معنی فارسی کلمه interreact

: معنی interreact به فارسی

تعامل بین دو یا چند ماده یا موجود زنده که منجر به تغییراتی در وضعیت یا ترکیب آنها می‌شود.