معنی فارسی interregency

B1

همکاری یا تعامل بین ادارات یا سازمان‌های مختلف به منظور دستیابی به اهداف مشترک.

Cooperation or interaction between various departments or organizations to achieve common goals.

example
معنی(example):

کمیته متقابل در مورد ابتکارات مشترک کار می‌کرد.

مثال:

The interregency committee worked on joint initiatives.

معنی(example):

همکاری متقابل برای حکمرانی مؤثر ضروری است.

مثال:

Interregency cooperation is essential for effective governance.

معنی فارسی کلمه interregency

: معنی interregency به فارسی

همکاری یا تعامل بین ادارات یا سازمان‌های مختلف به منظور دستیابی به اهداف مشترک.