معنی فارسی intersecant

B2

متقاطع، به دو خط یا اشکالی اطلاق می‌شود که حداقل در یک نقطه با یکدیگر هم‌پوشانی دارند.

Describing lines or curves that cross each other at an intersection.

example
معنی(example):

دو خط متقاطع هستند و در نقطه تلاقی خود زاویه‌ای را تشکیل می‌دهند.

مثال:

The two lines are intersecant, forming an angle at their point of intersection.

معنی(example):

در هندسه، خطوط متقاطع در نقاط مجزا به یکدیگر می‌رسند.

مثال:

In geometry, intersecant lines cross each other at distinct points.

معنی فارسی کلمه intersecant

: معنی intersecant به فارسی

متقاطع، به دو خط یا اشکالی اطلاق می‌شود که حداقل در یک نقطه با یکدیگر هم‌پوشانی دارند.