معنی فارسی intersesamoid

B2

بین‌سسموئید، به استخوان‌هایی اطلاق می‌شود که در فواصل بین سسموئیدها واقع شده‌اند.

Referring to bones or structures that exist between sesamoid bones in certain joints.

example
معنی(example):

استخوان‌های بین‌سسموئید در برخی مفاصل یافت می‌شوند.

مثال:

The intersesamoid bones are found in certain joints.

معنی(example):

ساختارهای بین‌سسموئید ممکن است در میان گونه‌های مختلف متفاوت باشد.

مثال:

Intersesamoid structures can vary among different species.

معنی فارسی کلمه intersesamoid

: معنی intersesamoid به فارسی

بین‌سسموئید، به استخوان‌هایی اطلاق می‌شود که در فواصل بین سسموئیدها واقع شده‌اند.