معنی فارسی intersessional
B1بینجلسهای، به دورهای اطلاق میشود که بین دو جلسه رسمی برگزار میشود.
Occurring in the time between formal meetings or sessions.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
دوره بینجلسهای برای بررسی گزارشهای کمیته استفاده شد.
مثال:
The intersessional period was used to review committee reports.
معنی(example):
جلسات بینجلسهای برای بحث در مورد پروژههای جاری برگزار میشوند.
مثال:
Intersessional meetings are held to discuss ongoing projects.
معنی فارسی کلمه intersessional
:
بینجلسهای، به دورهای اطلاق میشود که بین دو جلسه رسمی برگزار میشود.