معنی فارسی intershaded
B1سایهزنی بین، به حالتی اشاره دارد که رنگها به روی هم سایه میشوند.
Describing something that has been shaded in a way that blends different tones.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اتاق بهگونهای سایهزنی شده بود تا نور طبیعی را بیشتر کند.
مثال:
The room was intershaded to enhance the natural light.
معنی(example):
طرحهای بین سایه میتوانند راحتی را در نور خورشید روشن فراهم کنند.
مثال:
Intershaded designs can provide comfort in bright sunlight.
معنی فارسی کلمه intershaded
:
سایهزنی بین، به حالتی اشاره دارد که رنگها به روی هم سایه میشوند.