معنی فارسی intersociety
B1بینجامعهای، اشاره به تعاملات و همکاریها میان جوامع مختلف.
Referring to interactions and collaborations between different communities or societies.
- OTHER
example
معنی(example):
همکاریهای بینجامعهای میتواند به راهحلهای نوآورانه منجر شود.
مثال:
Intersociety collaborations can lead to innovative solutions.
معنی(example):
شبکه بینجامعهای از ابتکارات مختلف پشتیبانی میکند.
مثال:
The intersociety network supports various initiatives.
معنی فارسی کلمه intersociety
:
بینجامعهای، اشاره به تعاملات و همکاریها میان جوامع مختلف.