معنی فارسی intersoil
B1بینخاک، اشاره به ویژگیهای مشترک در لایههای مختلف خاک.
Relating to the properties or characteristics that exist between different soil layers.
- OTHER
example
معنی(example):
لایه بینخاک برای رشد گیاهان حیاتی است.
مثال:
The intersoil layer is vital for plant growth.
معنی(example):
تحقیقات درباره ویژگیهای بینخاک میتواند شیوههای کشاورزی را بهبود بخشد.
مثال:
Research on intersoil properties can improve agricultural practices.
معنی فارسی کلمه intersoil
:
بینخاک، اشاره به ویژگیهای مشترک در لایههای مختلف خاک.