معنی فارسی interspheral

C1

ارتباطات درون‌کره‌ای، به تعاملات یا ارتباطات میان کره‌ها یا حوزه‌های مختلف اشاره دارد.

Relating to communication or interactions occurring across different spheres or domains.

example
معنی(example):

ارتباط درون‌کره‌ای اجازه می‌دهد که مناطق مختلف اطلاعات را تبادل کنند.

مثال:

The interspheral communication allows different areas to exchange information.

معنی(example):

تعاملات درون‌کره‌ای برای درک مسائل جهانی کلیدی هستند.

مثال:

Interspheral interactions are key to understanding global issues.

معنی فارسی کلمه interspheral

: معنی interspheral به فارسی

ارتباطات درون‌کره‌ای، به تعاملات یا ارتباطات میان کره‌ها یا حوزه‌های مختلف اشاره دارد.