معنی فارسی intersubstitution
B1تعویض بینموضوعی به توانایی جایگزینی یک عنصر با عنصر دیگر در یک سیستم یا زمینه خاص اشاره دارد.
The ability to interchange or replace one element with another in a given context.
- NOUN
example
معنی(example):
تعویض بینموضوعی زمانی اتفاق میافتد که دو کالای مختلف نقش یکسانی را ایفا میکنند.
مثال:
Intersubstitution can happen when two items serve the same role.
معنی(example):
نظریه تعویض بینموضوعی توضیح میدهد که چگونه چیزها میتوانند جایگزین یکدیگر شوند.
مثال:
The theory of intersubstitution explains how things can be interchangeable.
معنی فارسی کلمه intersubstitution
:
تعویض بینموضوعی به توانایی جایگزینی یک عنصر با عنصر دیگر در یک سیستم یا زمینه خاص اشاره دارد.