معنی فارسی interventricular

B2

مربوط به ناحیه‌ای که دو بطن را در قلب از هم جدا می‌کند.

Relating to the region or septum between the ventricles of the heart.

example
معنی(example):

سپتوم مداخله‌ای دو بطن قلب را از هم جدا می‌کند.

مثال:

The interventricular septum separates the two ventricles of the heart.

معنی(example):

آسیب به ناحیه مداخله‌ای می‌تواند منجر به مشکلات قلبی شدید شود.

مثال:

Damage to the interventricular area can lead to severe cardiac issues.

معنی فارسی کلمه interventricular

: معنی interventricular به فارسی

مربوط به ناحیه‌ای که دو بطن را در قلب از هم جدا می‌کند.