معنی فارسی intervital
B2اقدامات یا ارتباطات حیاتی در زیستشناسی که بر عملکرد سیستمها تأثیر میگذارد.
Related to vital intersections or connections among biological elements.
- ADJECTIVE
example
معنی(example):
اتصالات حیاتی بین سلولها برای عملکرد ارگانیسم حیاتی هستند.
مثال:
The intervital connections between cells are crucial for organism function.
معنی(example):
ابعاد حیاتی بیولوژی بررسی میکنند که چگونه سیستمهای مختلف به هم مرتبط میشوند.
مثال:
Intervital aspects of biology explore how different systems work together.
معنی فارسی کلمه intervital
:
اقدامات یا ارتباطات حیاتی در زیستشناسی که بر عملکرد سیستمها تأثیر میگذارد.