معنی فارسی intervisitation
B1فرایند دیدار و مبادله اطلاعات یا ایدهها بین افراد یا گروهها.
The process of visiting and exchanging ideas between individuals or groups.
- OTHER
example
معنی(example):
دیدار متقابل دو پژوهشگر به بینشهای جدیدی منجر شد.
مثال:
The intervisitation of the two researchers led to new insights.
معنی(example):
دیدار متقابل در زمینههای آکادمیک برای به اشتراک گذاشتن ایدهها رایج است.
مثال:
Intervisitation is common in academic fields for sharing ideas.
معنی فارسی کلمه intervisitation
:
فرایند دیدار و مبادله اطلاعات یا ایدهها بین افراد یا گروهها.